فرضا چنانچه مدیریت تولید به شما واگذار شده باشد ممکن است حس کنید همه چیز را در خصوص تولید میدانید. حتی در صورت صحبت این امر، یقین داشته باشید درباره مهمترین بخش مسئولیت جدیدتان یعنی مدیریت بر پرسنل بر همه چیز آگاه نیستید. به اطرافیانتان گوش سپرده و هر زمان اقتضاء میکند از اطلاعاتشان بهره ببرید .
2) تاکید دائم بر مدیریت خود
مطمئن باشید همه شما را به عنوان مدیر گروه میشناسند پس سعی نکنید مرتبا این موضوع را خاطر نشان کنید. شاخصه یک مدیر شایسته تمایز مثبت وی در جنبه عملکردی با دیگران است .
3) تلاش برای دگرگونی در همه امور
تا جایی اصرار بر تغییر امور داشته باشید که از خطا اجتناب شود. فراموش نکنید صرفا به این علت که روش انجام کاری، مورد پسند شما نیست، لزوما اشتباه محسوب نمیشود. درک تفاوت میان «افتراق» و «اشتباه» از مولفههای مهم مدیریت است .
4) هراس از انجام هر کار
شاید خواهان ترفیع شغلی نبوده و در قدرت پذیرش مسئولیت تازه دچار تردید باشید ولی اجازه ندهید این تفکر و عدم اعتماد به نفس شما را از به کارگیری تمام توانتان بازدارد. قطعا کارفرمایان شما را واجد صلاحیت لازم دیدهاند. چون در غیر اینصورت برگزیده نمیشدید .
5) عدم اختصاص وقت به شناخت پرسنل
بعید نیست که سالهای متمادی در کنار پرسنل امور خود کار کرده باشید. ولی این بدان معنا نیست که به تمامی جنبههای وجودیشان شناخت پیدا کرده باشید. پس در مقام یک مدیر اکنون اسباب تهیج آنان را کشف نموده دریابید که به چه نحو میتوان برانگیختشان، موجبات نگرانی را تشخیص داده و بکوشید آن را به عنوان یک فرد مستقل بشناسید چرا که این یگانه شیوه اعمال مدیریت موثر بر نیروی انسانی است .
اختصاص وقت و توجه هرگز به ضررتان نخواهد بود زیرا این پرسنل است که شما را در تلاشهای مدیریتی مساعدت کرده یا گاه به ناکامی میکشاند .
6) عدم صرف وقت با کارفرما
طبعا از زمانی که کارفرما شما را به پست مدیریت گمارده از میزان اشتغال شما آگاه است، از سوی دیگر پیش از اینکه مدیر باشید وظیفه شما کمک به کافرماست، بنابراین اختصاص وقت به وی چیزی نیست جز برقراری ارتباطی دو سویه جهت دادن اطلاعات و دریافت راهنمایی و آموزش
7) عدم نگرانی نسبت به مشکلات و کارمندان مشکلدار
ازمشکلات گریزی نیست. در مواجه رویدادها تکلیف شما یافتن موثرترین راهکار و به اجرا درآوردن آن است. البته نه به آن معنا که از گرفتن مساعدت دیگران غافل شوید بلکه معضل را یافته وتا زمان برطرف شدن، آن را تحت کنترل و نظارت داشته باشید .
8) خود سانسوری
این صحیح نیست تنها به این علت که سرپرست گروه میباشید رخصت ابراز هیجانات و حتی یک لبخند را از خود دریغ نمائید یا سر زدن خطا را از خود امری غیر محتمل فرض کنید .
9) عدم حمایت از پرسنل خود
افراد گروه شما از هر سو تحت فشار قرار دارند. سایر قسمتها بعضا به دلیل عملکرد ناموفق از آنان انتقاد کرده و کارفرما گاه امور ناخوشایندی به این گروه ارجاع میدهد، این وظیفه شماست تا استقامت کرده، اطمینان حاصل نمائید که با پرسنلتان تا حد امکان منصفانه رفتار شده است. به زودی باز خورد این وفاداری را از سوی آنان دریافت خواهید کرد .
10) احتراز از مسئولیت پذیری در هر مورد
چه بخواهید و چه نه، شما به عنوان مدیر، مسئول همه امور واقع شده در گروه خود هستید. خواه شما آن را انجام داده باشید، خواه از آن آگاه باشید و یا حتی نباشید هر امری به شما منتج میشود، پس نه فقط سازماندهی ارتباطات بر عهده شماست بلکه باید مسئولیتهای متعاقب آنرا بپذیرید .