موفقیت در زنان چگونه رخ می‌دهد؟ عدم دسترسی مدیران زن به شبکه‌های صنعتی و سازمانی یکی از دلایل عدم دستیابی آن‌ها به مشاغل ارشد مدیریتی است. برخی این تعصب ناهشیار را مقصر می‌دانند که مردان عالی‌رتبه به‌راحتی با سایر مردان ارتباط برقرار می‌کنند و زنان، تعهدات دیگری از جمله خانه‌داری و فرزند آوری دارند؛ در نتیجه وقت کمتری برای برقراری روابط حرفه‌ای و توسعه فردی پیدا می‌کنند. ایران مدیر در این مقاله موفقیت در زنان و چگونگی آن را بررسی می کند.

اما برخی از رهبران زن، شبکه‌های قدرتمندی تشکیل می‌دهند و مقام ارشد دارند و همین سبب موفقیت در زنان می شود. آن‌ها چه کار متفاوتی از دیگر زنان انجام می‌دهند تا به موفقیت دست پیدا کنند؟

استاد دانشگاه، اینگا کاربونی می‌گوید «با زنان زیادی در مورد نحوه تقویت شبکه‌ها، چالش‌های پیش رو و نحوه عملکرد بهتر خودشان و سازمانشان صحبت کردم و متوجه شدم که مطالعات قبلی در این حوزه بسیار قدیمی و محدود هستند».

پژوهشگران به تحلیل داده‌های حاصل از ۱۶۵۰۰ مرد و زن در بیش از ۳۰ سازمان صنعتی در طول ۱۵ سال پرداختند و با صدها مدیر زن مصاحبه کردند. این امر باعث شد تا چهار ویژگی متمایز در مورد رفتارهای متفاوت زنان موفق در مقایسه با همکارانشان مشخص شود. این رفتارها در برخی موارد با رفتارهای مردان موفق هماهنگ بود؛ در مورد سایر رفتارها هم تفاوت‌های ظریف و مهمی وجود داشت.

زنان ارشد، دارای ویژگی‌های زیر بودند:

۱- کارآمدی موفقیت در زنان

به‌طورکلی، در محیط کار تقاضاهای همکاری بیشتری از زنان می‌شود تا مردان. ولی به اعتقاد راب کراس از کالج باسبون، زنانی که قوی‌ترین شبکه‌ها را دارند هر پاسخ مثبت را به معنای پاسخ منفی به سایر گزینه‌ها می‌دانند. به گفته او یکی از مدیران اجرایی سیلیکون ولی این ایده را به شعار خودش تبدیل کرده بود.

آن‌ها جلسات غیرضروری را از تقویم‌های کاری حذف کرده، تصمیم‌ها و تقاضاهای نه‌چندان مهم را رد کرده، جلسات را ساده برگزار کرده و بر مبادلات ایمیلی کارآمد تأکید دارند و زمانی مشخص را صرف تأمل می‌کنند. آن‌ها با برقراری روابط کلیدی به تقویت نفوذشان می‌پردازند.

به اعتقاد کاربونی: «زنان در هر مقامی بیشتر از مردان برای مشورت گرفتن انتخاب می‌شوند و هنگامی‌که در مورد معایب نه گفتن از آن‌ها می‌پرسیدیم تمامی زنان می‌گفتند که حس بدی از این کار به آن‌ها دست می‌دهد».

زنانی که به مقام‌های ارشد می‌رسیدند زمان‌بندی بهتری از دیگران داشته‌اند. سازمان‌ها می‌توانند فعالیت‌های مشارکتی را میان کارکنان مرد و زن تقسیم کنند و باعث شوند تمامی مدیران به ویژه زنان وظایفشان را به خوبی انجام دهند تا موفقیت در زنان افزایش یابد.

۲- زیرکی و موفقیت در زنان

طبق نتایج پژوهش روابط زنان با همکاران زن، محکم‌تر از مردان است؛ همچنین این روابط قوی‌تر، متقابل‌تر و پیچیده‌تر است. به گفته کاربونی و کراس این امر یک ویژگی مثبت محسوب می‌شود برای مثال می‌تواند فرصت شغلی جدید یا آینده‌نگری شغلی را فراهم کند اما اگر در سازمانی پویا و با تغییرات سریع کار می‌کنید (که امروزه رایج است) همیشه تکیه کردن بر افراد یکسان، به شما لطمه می‌زند.

زنان رهبر می‌دانند که در چه زمانی باید روابط قدیمی را به نفع روابط جدید، کنار بگذارند (که این کار را با قطع روابط یا عدم برقراری تماس انجام می‌دهند). برای مثال به گفته کراس «هنگام شروع یک پروژه جدید باید به اهدافتان و افرادی که کمکتان می‌کنند، فکر کنید.

این اهداف می‌توانند سیاستی (دسترس سریع به رهبران عقیدتی)، رشدی (پر کردن شکاف‌های مهارتی)، نوآور محور (جستجوی بینش‌های جدید) یا مرتبط با عملکرد برتر (یافتن افراد کارآمد) باشند». برخی از زنان این رفتار را نادرست می‌دانند ولی برخی از مردان آن را درست می‌دانند.

زنان هم به  منتورینگ و مشاورانی شناخته‌شده برای خودشان نیاز دارند، ولی باید به‌طور پیوسته روابط جدیدی را شروع کنند و سازمان‌ها هم به آن‌ها کمک می‌کنند تا موفقیت در زنان افزایش یابد.

۳- مرز گستری در موفقیت در زنان

زنان عالی‌رتبه با افراد متفاوتی در مقام‌های مختلف در شرکت، در ارتباط هستند. در عوض شبکه سازان زن نه‌چندان موفق این را دوست ندارند، چون حس راحتی نمی‌کنند و آن را بیش‌ازحد تبلیغاتی می‌دانند.

به گفته کاربونی با زنانی آشنا شدیم که ارتباطات گسترده‌ای دارند، اما برخی زنان، این‌طور نیستند. این رفتار برای کسب اطلاعات جدید، رسیدن به نوآوری و پیشرفت برای مردان و زنان اهمیت دارد. به‌طور مرتب، رهبران سازمانتان را در نظر گرفته و از خودتان بپرسید: «سازمان من چه چیزی کم دارد؟» نباید فقط به خاطر نیازتان به آدم‌ها نزدیک شوید بلکه اول باید قهوه‌ای با آن‌ها صرف کنید و بعد مزیت‌های کار در کنار یکدیگر را بررسی کنید.

شرکت‌هایی مثل فورد و بوز آلن همیلتون، گروه‌هایی توانمند از زنان را تشکیل داده‌اند که به‌طور مرتب با مدیران ارشد در تماس هستند. شما از آنچه فکر می‌کنید به دیگران نزدیک‌تر هستید.

۴- متعادل ساز انرژی و موفقیت در زنان

طبق مطالعات پژوهشی در دو دهه اخیر، افراد موفق به افراد درون سازمانشان بیشترین انرژی را القا می‌کنند. این رهبران باعث جذاب‌تر شدن شرایط کاری و دستیابی به عملکرد بهتر می‌شوند. زنان و مردان، انرژی متفاوتی را با خودشان به روابط کاری می‌آورند و این‌گونه رهبران زن خودشان را از زنان نه‌چندان موفق جدا می‌کنند.

طبق مطالعات انجام شده این زنان دارای صلاحیت، رفتاری گرم، ضریب هوشی و هوش هیجانی بالاتر هستند که برای اعتمادسازی لازم است. به گفته کراس: «زنان موفق، مهارت‌ها، دانش و دستاوردهایشان را دست‌کم نمی‌گیرند و شواهدی را در زمینه قابلیت‌های کاری خودشان ارائه می‌دهند ولی از شوخی، صمیمیت و نشانه‌های مثبت هم استفاده کرده و از مهارت‌های گوش کردن برای ایجاد تفکر خلاق در میان همکارانشان استفاده می‌کنند».

به اعتقاد پژوهشگران، زنان بیشتری باید از ویژگی‌های مذکور در زمینه رهبری استفاده نمایند. سازمان‌ها هم نقش مهمی در این زمینه دارند. به گفته کراس «هدفمان درونی سازی این رفتارها است تا به‌نوعی هنجار برای همگان تبدیل شوند».

سخن آخردر این مقاله درباره موفقیت مدیران زن سخن گفتیم. آیا به نظر شما هم مدیران زن می‌توانند موفق‌تر از مردان باشند؟ لطفاً دیدگاه‍‌های خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

منبع: Hbr